روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد» تيم ملي فوتبال كشورمان در ششمين بازياش در مرحله گروهي انتخابي جام جهاني در برابر قرقيزستان به سختي و با نتيجه 3 بر 2 پيروز شد. شاگردان قلعهنويي در حالي كه با دو گل از ميزبان پيش افتاده بودند در نيمه دوم غافلگير شدند و حريف دو گل را جبران كرد و در ادامه سردار آزمون روي يك ضربه سر تماشايي گل برتري را براي ايران به ثمر رساند تا ركورد صد درصد پيروزي تيم ملي مقابل قرقيزستان حفظ شود. با اين حال، همچنان خبري از جوانگرايي نيست و ضعف در ساختار دفاعي كاملا مشهود است حتي اگر قلعهنويي آن را نپذيرد! به بهانه اين بازي با منصور رشيدي گپ و گفتي كرديم كه چكيدهاي از آن را در ادامه ميخوانيد.
عملكرد فني تيم ملي مقابل قرقيزستان چطور بود؟
شبيه به همان بازي با كره شمالي بود كه در نيمه اول خوب بودند و در نيمه دوم اصلا فوتبالي بازي نكردند كه بتوانيد به لحاظ فني دربارهاش حرف بزنيد. نه موقعيتي خلق كردند و نه هيچ كار مثبتي ديديم. اين تيم قرقيزستان تيم درجه دو آسيا هم نيست، اما ما چند تا لژيونر داريم؟ سيستم بازي هم فكر كنم1-4-5 چيده بودند تا روي ضدحملات كاري كنند! قرقيزستاني كه در حد افغانستان و فلسطين و كرهشمالي است و تيمي نيست كه بتواند حتي وارد هجده قدم ما شود، اما نميدانم چطور شد دو گل به ما زد!
اما سرمربي تيم ملي اعتقاد دارد اين تيمها هم پيشرفت كردهاند.
زماني كه ما مقابل كره شمالي بازي ميكرديم اين تيم توفان زرد بود، اما الان نسيم هم نيست! باد ملايم هم نيستند! آن موقع ايتاليا را در جام جهاني بردند يا در يك نيمه سه تا گل به پرتغال زده بودند واقعا عالي بودند. خودم دو تا بازي مقابلشان بازي كردم كه تاكتيك و سرعتشان واقعا فوقالعاده بودند و با ترس مقابلشان بازي ميكرديم. الان كه با سهميه ۸ تيم در جام جهاني كه نبايد دغدغهاي براي صعود به جام جهاني داشته باشيم. زمان ما از از آسيا و اقيانوسيه يك تيم به جام جهاني ميرفت كه ما صعود كرديم.
دو بازي مقابل كره شمالي و قرقيزستان انجام داديم و چهار گل دريافت كرديم! شما كه زماني دروازهبان بوديد و مربي دروازهبانان هستيد، فكر ميكنيد روي اين گلهاي دريافتي بيرانوند مقصر بود؟
من در سال ۸۹ يا ۹۰ كه تيم المپيك تشكيل شده بود از تيم اميدهاي نفت او را آوردم و تعصب هم روي او و هم حسيني دارم و بارها وقتي بازي خوبي انجام دادند، تشويقشان كردم و وقتي بد بودند، انتقاد كردم. درست كه دفاع هم خوب نيستند، اما بيرانوند هم آماده نيست. دفاع كه اشتباه ميكند پشت سرش بيرانوند بود و بيرانوند بايد فداكاري ميكرد يا توپ را دفع ميكرد يا يك كاري انجام ميداد. كمكاري از همه بود از دفاع و بعد بيرانوند.
ممكن است حواشي به دليل جدايي بيرانوند از پرسپوليس روي عملكردش تاثير گذاشته باشد؟
صد درصد تاثيرگذار است.بالاخره انتقاداتي كه از او ميشود و حرفهاي كه ميزنند و مشكلاتي كه با پرسپوليس داشت هم روي روحيه او اثر گذاشته است. مسائل روحي روي دروازهبانان تاثير بيشتري ميگذارد، چون انسانهاي حساسي در زندگي خودشان هستند و فوري همه چيز را به دل ميگيرند و ضربه ميخورند. بيرانوند در اين مدت به لحاظ روحي افت كرده است. زماني كه من مربيگري ميكردم با دروازهبانان زياد صحبت ميكردم. من كه نميدانم اصلا مربي دروازهبانهاي تيم ملي چه كسي است و اصلا ايراني هست كه بتواند آن حس را منتقل كند يا كار خودش را به درستي انجام ميدهد يا خير.
بعضيها ميگويند خيال راحت بيرانوند بابت فيكس بودن باعث شده آن انگيزه لازم را ديگر نداشته باشد.
اين را مربي بايد تشخيص بدهد، اما ايده بدي نيست. حسيني هم سال قبل عالي بود، اما امسال به لحاظ روحي افت كرده. نه تنها حسيني بلكه تيم استقلال. حسيني كاپيتان استقلال است و نتايج روي روحيه و در نهايت عملكردش اثر ميگذارد با او يكي، دوبار حرف زدم بايد روحيهاش را به دست بياورد اگر به اين صورت باشد تقريبا به لحاظ روحي و فكري شبيه بيرانوند است!
شما با امير قلعهنويي همكاري كرديد آيا او به حرفهاي دستيارانش گوش ميدهد؟
نه! نه! با او در باشگاهي كار كردم. البته در تيم ملي با هر كسي كار كردم اختيار تام داشتم، اما در باشگاهي اينطور نديدم. حالا شما ليگهاي معتبر خارجي را ببينيد در كنار سرمربي، سه تا چهار مربي نشسته و با مربيان حرف ميزنند و مشورت ميكنند، اما در تيمهاي ايراني هيچ كسي را نديدم انجام بدهد و اين به ضرر تيم است.
زمان همكاري با قلعهنويي او به حرفهاي دستيارانش اهميت ميداد؟
نه، تقريبا 30 سال پيش كه اينطور نبود در كل مربيان ايراني به اين صورت هستند! دو، سه تا مغز بهتر از يك مغز است، اما در ايران اينطوري نيست.
فكر ميكنيد حال و هواي جامعه فوتبال ما شبيه دورههايي است كه در آستانه حضور در جام جهاني قرار داشتيم؟
خب من را به عنوان يك فوتباليست قديمي در مملكت ميشناسند. من به شما ميگويم هيچ كسي اين تيم ملي را دوست ندارد و ميدانم دليلش چيست! مردم هم ديگر به آن صورت علاقهمند نيستند.
دليلش چيست؟
بايد از مردم بپرسيد؛ دليلش را ميگويند. براي چه اين همه پيشكسوت و مربي را فراري دادند يا كنار گذاشتند؟ چون هر كسي حرف حق و حرف مردم را زد، طرد ميشود. مردم حرفهايشان را ميزنند!
سرمربي تيم ملي منتقدان را باجخواه و حسود ميداند.
نه، اينطور نيست. من با او دوست هستم. اينطور نيست آقاي قلعهنويي! من قلعهنويي را دوست دارم او يك خير است. او سرمايه هنگفتي را در اختيار يك ورشكسته گذاشت كه من تعجب كردم! بدون اينكه من اطلاعي داشته باشم بعد اينكه گفتم رفت و آن كار را براي كسي كه گفتم، انجام داد. به او ميگويم خدا شاهد است همه دوست داريم تو موفق بشوي. همه هم گفتيم سرآمد مربيان ايراني قلعهنويي است و حرفي ميزنيم به خاطر علاقه به تيم ملي و خودش است وگرنه من كه نميخواهم بيايم جاي او را بگيرم!
صعود از اين گروه و رفتن به جام جهاني را افتخار ميدانيد؟
از نظر من افتخار بزرگي نيست با توجه به ۴۸ تيمي شدن اين بازيها. حالا بعضيها هستند كه نق ميزنند كه ما بهترين نسل بوديم و از سال ۹۸ اسم ميبريد. بگوييد در اين ۴۸ سال چند تا جام گرفتيد؟ چند بار المپيك رفتيد؟ ما 7 بار قهرمان آسيا شديم و 2 بار به المپيك صعود كرديم و به جام جهاني رفتيم. در سال بعد هم شما برترين هستيد هر وقتي كه به عناوين ما دست پيدا كرديد! ما مثل بولدزر جاده را براي شماها باز كرديم تا حالا ميليارد ميليارد پول بگيريد و زير پاي خودتان را هم نگاه نميكنيد. قرارداد ما هفت، هشت هزار توماني بود تا شما الان ميلياردي پول بگيريد. من قراردادم سه هزار تومان بود با تيم تاج كه البته دلار هم هفت تا تك تومان بود كه اگر ده شاهي هم آخر سال گران ميشد همه اعتراض ميكرديم. پول آن زمان ما هم كم نبود، اما الان ميلياردها ميگيرند. افتخاراتشان چيست؟ الان من بازنشستگي ميگيرم با حقوقي كه خودشان گفتند زير خط فقر است، اما آقايان دو ميليارد در ماه ميگيرند باز هم ناراضي هستند!