غبارزدايي از ساحت دين؛ شرط تحقق تمدن نوين اسلامي
خسرو قاضيزاده
در روزگاري كه امت اسلامي مخصوصا ايران بيش از هر زمان ديگري به عقلانيت، گفتوگو و همزيستي نياز دارد، زخمهاي كهنهاي از جنس توهين به مقدسات بار ديگر سر باز كردهاند. اين جراحتهاي فكري نه از سر جهل صرف بلكه گاه از دل روايتهايي سربرميآورند كه سالهاست بهاشتباه رنگ تقدس و به عنوان نمادي از اعتقاد و تشرع معرفي شدهاند!
توهين به مقدسات، هرگز مسالهاي نيست كه بتوان آن را با تذكر، توبيخ يا حتي ارجاع به نهادهاي قضايي درمان كرده و خاتمه داد. اين آسيب، از جنسي نيست كه با تصميمات اداري التيام يابد. بلكه زخمي است بر اعتماد عمومي، بر پيكره امت و بر روياي وحدتي كه پايههاي تمدن نوين اسلامي را شكل ميدهد.
در چنين فضايي، مسووليت علماي دين اعم از سني و شيعه بيش از هر زمان سنگينتر است. آنان بايد پيش از هر چيز زنگار موهومات و غبار افكار متعصبانه را از چهره اسلام بزدايند. اسلام با همه آسمانيبودنش و با تمام گستره فكري و فقهياش نميتواند محل نزاع و طعن مذاهبش به يكديگر باشد! اسلامي كه محل نزاع و زد و خورد باشد قطعا در همان جغرافياي محدود محصور خواهد ماند و دچار افول ميشود. مگر ميشود بر پايه ديني كه حامل رحمت است و جامع مذاهب پنجگانه، شاهد تاختوتاز گفتاري ميان شيعه و سني بود، آنگاه از امت واحده سخن گفت؟ چگونه ميتوان بر ويرانههاي چنين گفتمان مخربي، بناي تمدن نوين اسلامي را استوار ساخت؟
از سوي ديگر، امروز ما در آستانه تحولي ژرف در حكمراني قرار گرفتهايم؛ گذار از حكمراني دستوري به حكمراني استدلالي و قرار گرفتن بر مدار وفاق ملي در چنين موقعيتي جهاني كه مخاطب اسلام امروز است، با زبان تعقل و گفتوگو تحت تاثير قرار ميگيرد نه با خطابههاي برانگيزاننده و روايتهاي تفرقهآفرين! بنابراين، هرآنچه از ايران و مذاهب پنجگانه به عنوان الگوي تمدنساز صادر ميشود، بايد آينهدار اخلاق، مدارا و حقيقت باشد؛ نه حامل كينههاي تاريخي يا باورهاي متصلب و خرافهزده.
در اين مسير، رسانه ملي و ديگر نهادهاي فرهنگي كشور نيز وظيفهاي خطير بر عهده دارند. از رسانهاي كه بايد پرچمدار وحدت باشد، نميتوان پذيرفت كه ناخواسته - يا از سر غفلت - تريبون گفتمانهايي شود كه تنها محصولش افتراق و دلسردي است. ترميم اعتماد عمومي، صرفا با حذف يك برنامه يا عذرخواهي فردي حاصل نميشود، بلكه نيازمند بازنگري ساختاري در نوع روايت دين، تاريخ و هويت ملي است. تمدن نوين اسلامي، اگر قرار است به جهانيان معرفي شود، بايد بر بنياني از كرامت، دانايي، فهم متقابل و وحدت كلمه استوار باشد. هر واژهاي كه خلاف اين ارزشها باشد - از هر تريبون كه شنيده شود - تنها مسيري است خلاف آرمانها، خلاف حقيقت اسلام و برخلاف آيندهاي كه بايد روشنتر از گذشته بر مبناي گفتوگو و آشتي ملي باشد.